1-وقتی میزبان هستید:
رفتهاید از گرانترین مغازه شهر آجیلهای شب عیدتان را خریدهاید؟ کیلویی خدا تومان پول دادهاید برای میوههای شب عیدتان؟ چند ساعت وقت گذاشتهاید که شیرینی خانگی درست کنید؟ اصلا تا مهمانهایتان دهانشان نجنبد، میهمانی دادن بهتان نمیچسبد؟ یا شاید اصلا شما کارهای نیستید توی خانهتان و همه کارها را مامان جانتان میکند؟ پس لطفا این پیشنهادها را به مامانتان بکنید:
فلسفه دید وبازدید یادتان نرود
قرار نیست که در کل زمان میهمانی دادن شما فاصله بین پذیرایی و آشپزخانه را طی کنید. حالا گیرم که آشپزخانه محترمتان open باشد؛ گیرم که بعضی وقتها میتوانید وسط این رفت و آمدها 2کلمهای هم ردوبدل کنید و 2-3 باری هم به مهمانهایتان نگاه کنید، این هم شد دید و بازدید؟ اصلا این کلمه”دید” را گذاشتهاند برای چی؟ بی خیال بابا، بنشینید ور دل مهمانهایتان و گل بگویید و گل بشنوید. دهان با چیزهایی غیر از شیرینی و آجیل هم شورو شیرین میشود؛ با چیزهایی مثل احوالپرسی و مرور سال گذشته و برنامههای سال آینده.
اگر کسی چیزی بر نداشت، بهتان برنخورد
مهمان بیچاره همین الان دارد از یک میهمانی دیگر بر میگردد و تا سقف دهانش پر است و اصلا نمیتواند چیز دیگری بخورد. نمیشود؟ به تان برمیخورد؟ دارد توهین میکند؟ یعنی شیرینیهای خانه آنها از اینها هم خوشمزهتر است؟ بی خیال شوید و بگذارید مهمانتان بدون حالت تهوع از خانه خارج شود.
در چیدن محتویات میز خلاق باشید
دهان مهمان شما دم عید پر است از طعم شور آجیل و طعم چرب پلوماهی. خلاقیت به خرج بدهید و پسته بونداده و میوههای خشک شده و میوههای پرحجم و کم کالری بگذارید جلوی مهمانتان. بپرسید که همه چای را کمرنگ میخورند یا پر رنگ. به جای قند، توت و کشمش بگذارید کنار چایی و به جای نوشابه، دوغ بدون گاز بگذارید سر سفره. باور کنید این جوری مهمانی هم سالمتر میشود هم متفاوتتر.
تعارف زیادی نکنید
این احترام نیست که وقتی طرف یک عدد خیار خوشگل میگذارد توی بشقابش، برمیدارید از هر نوع میوه یکی میگذارید توی بشقاب. مگر خودتان میوهها را پرورش دادهاید که حتما باید طعمش را امتحان کند؟ اصلا از سلامتی گذشته، شاید آن بنده خدا آن میوه را دوست نداشته باشد.
2- وقتی مهمان هستید:
خب دیگر، بالاخره عید است و اصلا یکی از جاذبههای عید همین خوراکیهای متنوعش است. عید باید کام آدم هم شیرین شود. اصلا مگر ممکن است که آدم بدون آجیل و شیرینیهای تر و خشک این روزها را بگذراند؟ معلوم است که نه، نمیشود؛ بالاخره اجبار اجتماعی است دیگر. ولی میشود کاری کرد که خودمان را به یک بشکه پر از آجیل و شیرینی تبدیل نکنیم!
با ذهنتان کلنجار بروید
بعضی باورهای غلط توی ذهن ما شکل گرفته؛ مثل اینکه وقتی یه نفر چیزی را به ما تعارف میکنه حتما باید برداریم. بابا، الان دیگر قرن بیست و یکم است. ته دنیا هم که باشی وقتی بگی من مشکل قند خون دارم قبول میکنند که شیرینی برنداری بهتر است، یا اگر چربی خون داری آجیل نخوری بهتر است؛ پس اول با تعارفهای ذهن خودتان کنار بیایید بعد با تعارفهای اقوام.
صدبار اگر توبه شکستی بازآ
اگر از آن آدمهای وقت نشناسی هستید که توی اسفندماه شروع کردهاید به رژیم لاغری گرفتن، اگر روز اول عید یکدفعه نتوانستید جلوی مادربزرگ و طعم خوش شیرینیهای خانگیاش مقاومت کنید، دیگر نگویید که”دیگر تمام شد، من رژیمم را شکستهام و دیگر فایده ندارد”. لطفا خودتان را گول نزنید و به رژیمتان در روزهای بعد ادامه دهید.
یک بشقاب برای 2 نفر
اگر در روزهای خوش خوشان نامزدی هستید که فبها؛ از همان اول یک بشقاب را به بهانه عشق و از این حرف ها بگذارید جلوی خودتان؛ البته به شرطی که محتویات بشقاب 2 برابر نشود! اگر هم هنوز در جماعت عزب اوغلی به سر میبرید با یکی از اعضای خانواده که همفکرتر است، از روز اول شرط کنید که از یک بشقاب استفاده کنید تا سالمتر باشید.
برای انتخاب خودتان ارزش قائل شوید
اگر مشکل چاقی دارید، از چای تلخ استفاده کنید. از بین میوه ها خیار را انتخاب کنید و توی سالاد فصل، کاهوهایش را نشانه بروید و توی آجیلها شیفته پسته باشید.
شیرینی را جایگزین وعدههای اصلی نکنید
درست است که ممکن است فرصت نکنید یک غذای درست و حسابی به عنوان وعده غذایی درست کنید یا وقت نکنند برایتان درست کنند؛ درست که آن قدر فاصله شیرینی خوردن هایتان کم شده است، طوری که گلوکز اجازه نمیدهد احساس گرسنگی کنید اما لطفا 3 وعده غذای خودتان را –هر چند اندک- فراموش نکنید.