حسرت هایی از جمله ای کاش شادتر زندگی می کردم ،ای کاش دوستانم را حفظ می کردم و ای کاش آن قدر شجاعت داشتم که احساسات خود را به راحتی بیان کنم ؛ از جمله حسرت هایی است که به عقیده این پرستار در آخرین روزهای زندگی افراد از آنها شنیده می شود.
آیات الهی با توجه به اهمیت این مساله و ضرورت پند آموزی و عبرت از زندگی افرادی که در زندگی دچار بحران و شکست شده اند ،حسرت هایی که این افراد در آخرین لحظات زندگی و حتی بعد از مرگ دارند را برای همه جویندگان راه سعادت و خوشبختی به تصویر می کشند تا با شناسایی این عوامل بتوانیم گامی بزرگ برای رسیدن به موفقیت در زندگی خود برداریم .
1) ای کاش با شیطان همنشین نمی شدم
یکی از مهمترین حسرت هایی که می توان در واپسین لحظات عمر و بعد از مرگ از زبان افراد شنید ،حسرت همنشین شدن با شیطان است.
حسرتی که اگر به آن در دنیا جامه عمل می پوشاندند به موفقیت های چشمگیری دست پیدا می کردند، اما امروز با همنشینی با شیطان شکستی غیر قابل جبران در پیش روی آنها قرار دارد و جز حسرت و اندوه کاری از پیش
نمی برند و به همین جهت حسرت خود را اینگونه بیان می کنند:
(وَمَن یَعْشُ عَن ذِکْرِ الرَّحْمَنِ نُقَیِّضْ لَهُ شَیْطَانًا فَهُوَ لَهُ قَرِینٌ وَإِنَّهُمْ لَیَصُدُّونَهُمْ عَنِ السَّبِیلِ وَیَحْسَبُونَ أَنَّهُم مُّهْتَدُونَ : و هر کس از یاد [خداى] رحمان دل بگرداند، بر او شیطانى مىگماریم تا براى وى دمسازى باشد.!» (زخرف:36)
2)ای کاش از دستورات خدا و پیامبرانش پیروی می کردم
حسرت پیروی از نسخه های موفقیتی که خداوند توسط پیامبرانش برای انسان ها فرستاده است نیز یکی دیگر از حسرت هایی است که گریبان گیر افرادی می شود که آن را نادیده می گیرند و به همین جهت خداوند متعال این افراد را از رحمت خویش به دور می دارد .
صدای فریاد این افراد در آتش برای کسانی که می خواهند در عرصه موفقیت قدم بگذارند ،بسیار موثر و راهگشاست ،وقتی این گونه فریاد می زنند:
(یَوْمَ تُقَلَّبُ وُجُوهُهُمْ فِی النَّارِ یَقُولُونَ یَا لَیْتَنَا أَطَعْنَا اللَّهَ وَأَطَعْنَا الرَّسُولَا :
روزى که چهرههایشان را در آتش زیر و رو مىکنند، مىگویند: «اى کاش ما خدا را فرمان مىبردیم و پیامبر را اطاعت مىکردیم.»)(الأحزاب: 66)
3)ای کاش دوستان بهتری انتخاب می کردم
بدون تردید این حسرت را می توان یکی دیگر از عوامل شکست و هلاکت این افراد بیان کرد، انتخابی که می تواند زندگی شما را متحول کند و بر جان و دین شما ضربه های جبران ناپذیری وارد کند:
تا توانى مىگریز از یار بد
یار بد بدتر بود از مار بد
مار بد تنها تو را بر جان زند
یار بد بر جان و بر ایمان زند
این افراد با ناراحتی هر چه تمام تر، دستان خود را می گزند و حسرت خود را این گونه بیان می کنند:
اعمال
(وَیَوْمَ یَعَضُّ الظَّالِمُ عَلَى یَدَیْهِ یَقُولُ یَا لَیْتَنِی اتَّخَذْتُ مَعَ الرَّسُولِ سَبِیلًا * یَا وَیْلَتَى لَیْتَنِی لَمْ أَتَّخِذْ فُلَانًا خَلِیلًا :
و روزى است که ستمکار دستهاى خود را مىگَزد [و] مىگوید: «اى کاش با پیامبر راهى برمىگرفتم.»
«اى واى، کاش فلانى را دوست [خود] نگرفته بودم.(الفرقان: 27-28)
و به همین جهت امام صادق علیه السلام برای گرفتار نشدن در دام این حسرت بزرگ، مرزهایی را برای انتخاب دوست بیان می کنند که هر کسی همه یا برخی از آنها را داشته باشد دوست است و گرنه نباید او را دوست به حساب آورد مرزهایی چون:
(اول اینکه ظاهر و باطنش با تو یکی باشد،دوم اینکه آبروی تو را آبروی خودش بداند و عیب و بی آبرویی تو را عیب و بی آبرویی خودش ،سوم اینکه مال و منصب ، او را نسبت به تو عوض نکند، چهارم اینکه هر کمکی از دستش بر آید از تو دریغ نکند و پنجم که در بردارنده همه خصلت هاست اینکه در هنگام گرفتاری ها تو را تنها نگذارد.)(بحارالانوار ،ج74،ص 165 )
4) ای کاش نامه اعمالم را دریافت نکرده بودم
حسرت و اندوه این افراد وقتی به اوج خود می رسد که نامه ثبت اعمال خود را دریافت می کنند ،نامه ای که هیچ کار کوچک و بزرگی را فرو نگذاشته است و با مشاهده این منظره، با تعجب می گویند:
(وَوُضِعَ الْکِتَابُ فَتَرَى الْمُجْرِمِینَ مُشْفِقِینَ
مِمَّا فِیهِ وَیَقُولُونَ یَا وَیْلَتَنَا مَالِ هَذَا الْکِتَابِ لَا یُغَادِرُ صَغِیرَةً وَلَا کَبِیرَةً إِلَّا أَحْصَاهَا وَوَجَدُوا مَا عَمِلُوا حَاضِرًا وَلَا یَظْلِمُ رَبُّکَ أَحَدًا : و کارنامه [عمل شما در میان] نهاده مىشود، آن گاه بزهکاران را از آنچه در آن است بیمناک مىبینى، و مىگویند: «اى واى بر ما، این چه نامهاى است که هیچ [کار] کوچک و بزرگى را فرو نگذاشته، جز اینکه همه را به حساب آورده است.» و آنچه را انجام دادهاند حاضر یابند، و پروردگار تو به هیچ کس ستم روا نمىدارد.)( الکهف : 49)
اینجاست که یکی دیگر از حسرت های زندگی خود را به تصویر می شکند و آرزو می کنند که ای کاش نامه عملی به دست آنها داده نمی شد و از اعمال و رفتار خود اطلاع پیدا نمی کردند:
(وَأَمَّا مَنْ أُوتِیَ کِتَابَهُ بِشِمَالِهِ فَیَقُولُ یَا لَیْتَنِی لَمْ أُوتَ کِتَابِیهْ : و امّا کسى که کارنامهاش به دست چپش داده شود، گوید: «اى کاش کتابم را دریافت نکرده بودم.) ( الحاقة :25)
5)ای کاش از مسخره کنندگان نبودم
وقتی این افراد خود را در دادگاه عدل الهی مشاهده می کنند و پرونده اعمال به آنها داده می شود و وقتی دیگر پشیمانی و ندامت سودی نخواهد داشت، یکی از حسرت های مهم خود در زندگی دنیا را بیان می کنند ،حسرتی که می توان گفت ریشه و عامل تمام ناکامی ها در زندگی بوده است .
این افراد مسخره کردن آیات و رسولان الهی و حقایق دین را یکی از مهمترین عوامل شکست خود بیان می کنند و به همین جهت در مساله کوتاهی کردن از دستورات خداوند به این عامل مهم اشاره می کنند .
(أَن تَقُولَ نَفْسٌ یَا حَسْرَتَى علَى مَا فَرَّطتُ فِی جَنبِ اللَّهِ وَإِن کُنتُ لَمِنَ السَّاخِرِینَ : تا آنکه [مبادا] کسى بگوید: «دریغا بر آنچه در حضور خدا کوتاهى ورزیدم بىتردید من از ریشخندکنندگان بودم.)(الزمر :56)
خلاصه سخن این که این حسرت های پنجگانه می تواند درس و عبرت بزرگی برای زندگی ما باشد ،درسی که به ما یاد میدهد تا زندگی خود را به نحوی بسازیم که از گذشته و عملکرد خود پشیمان نشویم و بتوانیم با سربلندی به ایستگاه خوشبختی برسیم.