اگر فکرش را هم نمیکنید که یک کار ساده یا جمله بی اهمیت، چطور میتواند روی قضاوت همسرتان تأثیر بگذارد، اشتباه میکنید. درست است که مردها حسشان را بروز نمیدهند، اما باور کنید که با همین کارهای ساده، نظرشان در مورد شما از این رو به آن رو میشود.
مردها حساستر از چیزی هستند که شما فکر میکنید و جملات و کارهای ساده، گاهی اوقات در ذهنشان از شما یک هیولا میسازد؛ هیولایی که آنها را درک نمیکند، خودخواه است و نمیتواند آرامش را به خانهشان بیاورد. اگر نمیخواهید خوشبختی شما به دلیل نادیده گرفتن این ریزه کاریها از دست برود، نگاهی دوباره به رفتارهایتان بیندازید و سعی کنید دنیا را از دریچه نگاه همسرتان ببینید.
این نوع انتقاد را متوقف کنید
انتقاد از زنهای دیگر و تلاش برای تخریب چهره آنها، راهی است که خیلی از زنها میخواهند با کمک آن، زندگیشان را نجات دهند. بسیار از زنها فکر میکنند، تحقیر خانمهای دیگر در مقابل همسرشان و برجسته نشان دادن عیبهای آنها میتواند تصور همسرشان را نسبت به زنهای دیگر تغییر دهد. اما این جملات منفی، دقیقاً همان حرفهایی است که مردها از شنیدنشان بیزارند. نگاهی به رفتارهایتان بیندازید.
اگر شما هم پیش از این، چنین اشتباهاتی را مرتکب میشدید، از همین لحظه برای تغییر آن تلاش کنید. مردها اهمیت نمیدهند که شما چه نظری در مورد خانمهای دیگر دارید. آنها دنیا را همانطور که خودشان میخواهند میبینند؛ پس با انتقال این قضاوتهای اغراق شده، توجهشان را به موضوعی که از آن هراس دارید، جلب نکنید. قضاوت شما نمیتواند وفاداری همسرتان را کم و زیاد کند. پس اگر به موضوعی شک دارید، به جای ابراز تنفر از زنهای دیگر، ریشه مشکل را پیدا کرده و ارتباطتان را اصلاح کنید.
زیر ذرهبین نبرید
زندگی مشترک شما در هر وضعیتی که قرار داشته باشد، حسادت میتواند اوضاعش را بدتر، و خیلی زود همه چیز را نابود کند. مردها از اینکه به صورت مداوم تحت نظر باشند بیزارند. برای آنها گرفتن رمز عبور، چک کردن تلفن یا حساسیت نسبت به همکاران، میتواند نشانه نابود شدن یک زندگی باشد. چیزی که بیشتر از همه، مردها را از ازدواج فراری میدهد، ترس از محدودیت و همین کنترل شدنهاست. به جای اینکه مثل بازپرسها رفتار کنید و زندگیتان را وارد همان چالشهایی کنید که از آنها میترسید، سعی کنید با ساختن یک خانه امن، پایههای زندگی مشترکتان را محکمتر کنید.
اغراق نکنید
مردها از اینکه به عنوان تنها پشت و پناه شناخته شوند، بیزارند. بیشتر مردها به دنبال یک زن معمولی هستند؛ زنی که معمولی رفتار میکند و نیازهایی عادی هم دارد. آنها دوست ندارند هر روز پیامکهای عجیب و غریب و زیاد از حد شاعرانه را دریافت کنند و از اینکه همسرشان بی وقفه از آنها محبت بخواهد هم خوششان نمیآید.
در واقع مردها به همان اندازه از زنهای وابسته و بیش از حد عاطفی بدشان میآید که از زنهای خیلی مستقل. پس اگر میخواهید زندگی خوبی داشته باشید، به جای اینکه مدام منتظر یک دسته گل رز و پیامکهای خارقالعاده باشید، سعی کنید موقعیتهای جدی و موقعیتهای عاشقانه را از هم جدا کنید و به همسرتان فرصت بدهید که در کنار عاشق شما بودن، برای زندگی عادی هم فرصت داشته باشد.
مثل دوقلوهای به هم چسبیده نباشید
بعضی زنها فکر میکنند زندگی مشترک، یعنی زندگی کردن مثل دوقلوهای به هم چسبیده. آنها انتظار دارند همسرشان از همان لحظهای که از محل کارش خارج میشود، دربست در اختیارشان باشد و با این کار، عشقش را به این زندگی ثابت کند. خود این زنها هم زندگیشان را محدود به همسرشان میکنند و چون از همه فرصتها و خواستههایشان میگذرند، چنین انتظاری را از همسرشان هم دارند.
اما واقعیت این است که کسی از آنها نخواسته از فرصتهایشان بگذرند. یک مرد معمولی، دوست دارد همسرش یک زندگی عادی و همچنین دوستانی داشته باشد که گاهی با آنها وقت بگذراند. گاهی به تنهایی احتیاج داشته باشد و به فکر آینده و پیشرفتش هم باشد. یک مرد معمولی، خودش هم به همین شیوه زندگی میکند و اگر کسی انتظاری جز این داشته باشد، خیلی زود با او به مشکل برمیخورد.
بیماری خرید کردن
مردها با زنهایی که تمام زندگیشان به فکر خرید کردن هستند کنار نمیآیند. آنها از زنهایی که سخت خرید میکنند هم راضی نیستند. بیشتر مردها معتقدند تا زمانی که به چیزی احتیاج ندارند، دلیلی ندارد پایشان را به مراکز خرید بگذارند. این دسته از مردها هدفمند وارد مغازهها میشوند و بیشتر تا وقتی ندانند که کالای مورد نظرشان را کجا پیدا میکنند، سراغ خریدنش هم نمیروند. زنهایی که دوست دارند تمام شهر را برای پیدا کردن یک روسری بگردند، باب میل این مردها نیستند. شما هم اگر میخواهید یک مرد را خوشبخت کنید، کمی شیوه خریدتان را تغییر دهید و انتظارهای آنها را درک کنید.
مثل ضبط صوت
حرف زدن در زندگی مشترک اتفاق خوبی است. موضوعی است که اگر کمرنگ شود، میتواند بقای یک زندگی را هم به خطر بیندازد. اما با وجود این اصل، مردها از زنهایی که مدام حرف میزنند هم خوششان نمیآید. گلایه خیلی از آنها این است که همسرم به من اجازه حرف زدن نمیدهد. آنها وقتی که همسرشان به جایشان اظهار نظر میکند و به س?الاتی که از آنها پرسیده شده جواب میدهد، از همیشه عصبانیتر میشوند و اگر چنین اتفاقاتی پشت سر هم تکرار شود، یک مرد خیلی زود از همسرش ناامید میشود. پس حواستان را جمع کنید. اگر قرار است خاطرهای تعریف کنید که هیچ، اما اگر میخواهید در مورد موضوعی با او گفتوگو کنید، اجازه دهید که آزادانه نظرش را بگوید و هیچ وقت با حدس زدن جملههایش و کامل کردن آنها، رابطهتان را ویران نکنید.
عوض کردن کانال تلویزیون
حق دارید؛ شاید شما هم از صدای گزارشگر ورزشی یا برنامه تفسیر خبر خسته شدهاید. اما حق ندارید به دلیل خستگیتان، توجه او را نادیده بگیرید. بدون اینکه به او هشدار دهید یا نظرش را بپرسید، کانال تلویزیون را عوض نکنید. شاید برنامهای که میبیند، برایش واقعاً مهم باشد.
در واقع انجام چنین کاری باعث میشود فکر کند که علایقش را نادیده میگیرید، پس قبل از آنکه خودتان را در معرض چنین اتهامی قرار دهید، نظر او را بپرسید و اگر دیدن یک برنامه برایش اهمیت دارد، از او بپرسید که چه زمانی میتوانید شبکه مورد علاقهتان را انتخاب کنید. البته بد نیست برای تغییر ذائقهتان هم تلاش کنید و به خودتان این فرصت را بدهید که برنامههای مورد علاقه او را هم دوست داشته باشید و او را در زمان مشاهده آنها همراهی کنید.
خط و نشان نکشید
مردها از زنهایی که برای رسیدن به خواستههایشان از در تهدید وارد میشوند بیزارند، پس اگر میخواهید رابطهتان یک سویه نشود و زندگیتان مشترک بماند، خط و نشان نکشید و کار خودتان را انجام دهید. تجربه نشان داده که تهدیدهای زنانه، در بیشتر موارد عملی نمیشود. پس به جای اینکه همسرتان را در منگنه بگذارید و به شکل توهین آمیزی او را تهدید کنید، برایش اهمیت مسئله را توضیح دهید و تلاش کنید با گفت و گو به یک نظر مشترک برسید. اگر او به خواسته شما اهمیت نمیدهد، مشکلتان بزرگتر از آن است که با تهدید حل شود.