سفارش تبلیغ
صبا ویژن

سبک زندگی

در این روزگار، همه حرف خوب می‌زنند، اما آنچه برای دیگران توصیه، نصیحت و سخنرانی می‌کنند در عمل ناقص اجرا می‌شود. درست مثل روشنفکری ایرانی که مثل بعضی چیزهای دیگر در مملکت ما، ناقص متولد شده است.

مرور رفتار زشتی که به جهت تکرار تبدیل به فرهنگ فردی ما شده است، اما با کنار گذاشتن آنها می‌توان دنیای جدیدی برای خود و کائنات ساخت، بعضی از این رفتارها به قرار زیر است:



1 هیچ کس عقل کل نیست
در این جهان و بین مخلوقات خداوند، از شما بهتر نیز وجود دارد. بعضی از ما تصور می‌کنیم خدا فقط ما را با نهایت درایت و تفکر آفریده است. نشانه دانایی؛ اقرار به نادانی و ناتوانی در برابر دانش حقیقی کائنات است. در بارگاه حضرت عشق، آنها که ندانستند، به نادانی خویش اعتراف کردند، اما شیطان که فرشته مغرور خداوند بود به تصور دانایی خویش، جاهلانه عمل کرد.

2 با یک بار دیدن یک نفر، قضاوت نکنیم
یکی از کارهای زشتی که معمولا ما انجام می‌دهیم، قضاوت غیر‌عادلانه درباره افرادی است که شاید فقط یک بار آنها را دیده باشیم! این نهایت ظلم در حق شخصی است که نمی‌شناسیمش. آن قدر مطمئن قضاوت می‌کنیم و به شایعات دامن می‌زنیم! هیچ اشکالی ندارد که در اظهارنظرهایمان درباره دیگران، عجله نکنیم و برای حرمت و آبروی افراد احترام قائل شویم.

3 کارشناس چند رشته نباشیم
یک اتفاق زشت در کشور ما خود متخصص انگاری خودمان در زمینه‌های مختلف است. راستی چرا در بیست موضوع متعدد، یک نفر ثابت احساس می‌کند که خبره است؟ شاید این نیز شهامت بخواهد که وقتی فردی در موضوعی از ما سوالی کرد، به او بگوییم که «نمی‌دانم، بلد نیستم، نیاز به تحقیق و مطالعه دارم».

4 مصرف زیاد، نشان شخصیت است؟
خارج شدن از جاده اعتدال و میانه‌روی در هر زمینه‌ای زشت است. خود را اسیر مارک‌ها و برندها کردن، بسیار زشت است. بعضی از همسران و مادران ما، آن‌قدر درگیر وسواس تمیزی و مرتب بودن می‌شوند که فراموش می‌کنند، روح زندگی خانوادگی‌شان، در حال مرگ است! درست و به اندازه مصرف کردن را جایگزین بیماری خرید مدل‌های جدید کنید.

5 همیشه فقط حق با ماست؟
همه حق دارند در مسیر احقاق حق خود، تلاش کنند، اما زشتی رفتار برخی از ما این است که همواره حق خود می‌دانیم که در هر مجادله‌ای، تصور کنیم حق با ماست. برای لحظه‌ای به موضوع فکر کنید که چند بار جمله «من اشتباه کردم حق با شماست» را شنیده‌اید؟ زشت است که فردی همیشه حق را برای خویش بداند!

6 تفریحی، معتاد هیچ چیز نشویم
خیلی از زشتی‌های جهان شوخی شوخی جدی می‌شود. تمام سیگاری‌ها و معتادان هیچ‌وقت فکر نمی‌کردند قرار است در مرداب رفتاری گرفتار شوند که خارج شدن از آن انگیزه مردانه و سلیقه زنانه می‌خواهد. پس حواسمان به رفقای نارفیق و تفریحاتی که مثل از چاله در چاه افتادن است باشد. این نیز رفتار زشتی است که به‌رغم دانستنمان، اما به دلایل مختلف به هر پدیده سرگرم‌کننده معتاد شویم، حتی اگر آن چیز ساعت‌ها تلویزیون نگاه کردن باشد که بی‌تردید به ضرر ما است.

7 فقط منافع خودمان را جدی نگیریم
همه آنها که زباله اتومبیل خود را در خیابان یا در قلب طبیعت رها می‌کنند باور دارند که منافع شخصی شان مهم‌تر از منافع جمعی و ملی است. اگر منافع جمعی ما کمی مهم‌تر از تامین نیازها و خواسته‌های خودمان بود بسیاری از کارهای زشتی که تاکنون بعضی از ما انجام داده‌ایم دیگر اجرایی نمی‌شد، خلاف‌های رانندگی سرعت‌ها و سبقت‌ها را به خاطر بیاورید. بسیاری از حوادث جاده‌ای به بهانه و دلیل اجابت منافع آنی و فردی افراد است.

8 اخلاق را فراموش نکنیم
با آن همه خدای کوچک و بزرگی که بیش از ظهور آخرین پیامبر الهی در مکه وجود داشت و سختگیری بزرگان قریش جهت انجام احکام و رفتارهای خاص مورد نظرشان، چه چیزی موجب ایجاد ضرورت بعثت پیامبر اعظم (ص) و نیز پذیرش دین جدید در بین مردم شد؟ حلقه مفقوده بشر در آن زمان و شاید اکنون، مفهوم «اخلاق» است. اخلاق، دلیل بعثت و ارسال رسالت جدید بوده و هست. حال آیا می‌شود اخلاق را کنار گذاشت؟

9 تغییر از دیگران شروع نخواهد شد
با همه اشکالاتی که اطراف ما وجود دارد، اما گروهی فکر می‌کنند برای اصلاح امور باید اتفاقی از بالا رخ دهد. انگار ما خود نمی‌توانیم مبنای تغییر باشیم. برای برطرف کردن زشتی نباید به سایرین و تلاش از ما بهتران متکی بود. این نیز یک رفتار زشت است که ما گناه همه ضعف‌ها را به گردن دیگران بیندازیم و نیز جهت تحول، توقع داشته باشیم که دولت مثلا افسردگی یا ناآرامی روحی و نداشتن برنامه برای شادی و تفریح پایان هفته ما را تغییر دهد.

10 فردای طبیعت را فدای هوس امروزمان نکنیم
گاهی برخی از ما فراموش می‌کنیم که طبیعت، امانت و هدیه الهی برای همه نسل‌ها است. اما بعضی افراد باور دارند که حرمت یک دیگ براساس جوشیدن یا نجوشیدن برای ما تعیین می‌شود. کنار دریا، میان جنگل و حتی در کوچه منتهی به خانه‌مان، بی‌توجهی به طبیعت و آلودگی زیست محیطی، نوعی خودکشی و دیگرکشی است.

11 دروغ مصلحتی، با هر منطقی مصلحت نیست
در ادبیات دینی ما بی‌نمازی، بی‌حجابی، بی‌محاسنی و خیلی بدی‌های دیگر؛ دشمنی با خدا و بدترین گناه، دروغ و دروغگویی عنوان شده است. پس به هیچ بهانه‌ای نمی‌توان دروغ گفت: دروغ برای هر کسی و به خصوص برای کسی که خود از زشتی دروغ می‌گوید زشت‌تر است، اما کسی که خود مدعی زشتی دروغ و همچنین گوینده دروغ است در واقع دروغ و دروغگویی را برای دیگران زشت می‌داند و نه برای خود. چنین فردی با دروغ دیگر سعی می‌کند دروغ ثابت شده خویش را کتمان کند.

12 اخمو و عصبانی بودن، نشانه وقار نیست!
یک رفتار زشت که به جهت تکرار زیاد، متاسفانه به عادت و فرهنگ فردی ما تبدیل شده؛ خوددرگیری مزمن است. همیشه اخمو بودن و با عصبانیت برخورد کردن، ما را از دیگران جدا می‌کند. اگر مدیر یا بزرگتر یک خانواده هستید، بد نیست که شخصیت خود را از عینک دیگران ببینید. جدی بودن با عصبانی بودن متفاوت است. معمولا آدم‌هایی که ایست قلبی یا سکته قلبی می‌کنند همان‌هایی هستند که با لبخند قهر کرده‌اند.

13 کمتر حرف درست بزنیم و بیشتر درست عمل کنیم
در روزگاری که همه حرف خوب می‌زنند، خوب عمل کردن باید بیش از پیش مورد توجه‌مان باشد. یکی دیگر از رفتارهای زشت دیگری که می‌توان آن را کنار گذاشت، کمتر حرف زدن و بیشتر عمل کردن است. توفیق حرف‌های معلمان و مربیان تربیتی را باید در تربیت فرزندان و خانواده ایشان جست‌وجو کرد. نکته دیگر، اظهارنظر نکردن درباره همه موضوعاتی که «می‌دانیم» یا «نمی‌دانیم» است! اولین گام خردمندی؛ تفکر و سکوت است.