سفارش تبلیغ
صبا ویژن

سبک زندگی

راه رسیدن به خوشبختی و شادی، رازی سر به مهر نیست. شادی، آرزویی دست‌نایافتنی نیست. شادی، گوهری نایاب نیست. کافی است نگاهی به نیمه پر لیوان بیندازید، شادی را خواهید یافت..........
رازی که سر به مهر نیست

در واقع شادی و احساس خوشبختی بزرگ‌ترین موهبتی است که ما داریم. شادی یکی از هیجانات ماست. طیف هیجانات ما از سوگ و ناامیدی تا وجد و سرخوشی را دربرمی‌گیرد. شادی واژه‌ای است که شاید به سادگی از کنار آن بگذریم و نسبت به آن توجهی نشان ندهیم، اما در واقع برای شاد شدن به‌دنبال بهانه‌های گوناگون می‌گردیم.

شادی نیازی به یادآوری ندارد، زیرا همیشه با ماست و تنها کاری که باید انجام دهیم، بازکردن قلب و روحمان برای ورودش است.

 

شادی و حس عجیب خوشبختی، امری درونی و شخصی است. مسئله‌ای که باعث خوشحالی یک فرد می‌شود، ممکن است در دیگری، هیچ احساسی را بیدار نکند یا حتی در برخی موارد باعث ناراحتی او شود. طریقه درک شادی و ابراز آن در افراد، متفاوت است اما در بین این تفاوت‌ها، یک عامل مشترک وجود دارد و آن، احساس رضایت و خشنودی است.

اغلب مردم تقریباً به همان اندازه‌ای شاد هستند که انتظارش را دارند، اما شاد بودن همیشه آسان نیست. شاد بودن می‌تواند یکی از بزرگ‌ترین مبارزات ما در صحنه زندگی باشد و گاه می‌تواند تمام پافشاری‌ها، انضباط فردی و تصمیماتی را که برای خود فراهم آورده‌ایم مخدوش کند. اما شادی واقعاً چیست و چه معنایی دارد؟

هنگامی که شادی را تجربه و حس می‌کنیم، معمولاً می‌گوییم احساس خوبی دارم. مردم از کلمات مختلفی برای بیان این احساس خوب استفاده می‌کنند: هیجان، شور، نشاط، شعف، آزادی، آرامش، لذت، رضایت، امید و... . حالت طبیعی بشر بر شاد و خوشحال بودن قرار دارد. هنگامی که تمامی احساس‌های ناخوشایند و ناراحت‌کننده را از خود دور کنیم، آن‌وقت معنای شادی را درک خواهیم کرد. پس تعریف کردن کلمه شادی بسیار آسان است.

همه ما گاهی افسرده می‌شویم و ناراحتی و غم را تجربه می‌کنیم اما فرد موفق کسی است که بتواند این زمان‌ها را هرچه کوتاه‌تر سپری کند و زودتر به حال بهتری برسد. اما واقعا چگونه می‌توان به این مهم دست یافت؟

 

توجه به این نکات می‌تواند تا اندازه‌ای موثر باشد:

تسلیم نشوید: در زندگی اجتماعی ما چه بخواهیم یا نه با افرادی مواجه می‌شویم که آنگونه که می‌خواهیم و انتظار داریم با ما رفتار نمی‌کنند؛ گاهی بسیار آزارمان می‌دهند و ما نیز ناامید و افسرده، ناراحت می‌شویم و مدت‌ها تحت تاثیر رفتار آنان قرارمی‌گیریم. لحظه‌ای بیندیشید، شما نمی‌توانید کاری کنید که همه مطابق میل شما رفتار کنند، پس تنها کاری که می‌توانید انجام دهید این است که تصمیم بگیرید تسلیم نشوید؛ یعنی اجازه ندهید دیگران به راحتی شما را ناراحت کنند. فراموش نکنید تسلیم نشدن به معنای این است که نباید دست روی دست بگذارید و اجازه دهید دیگران با شما رفتار ناشایستی داشته باشند.

اگر شما از لحاظ روحی در وضعیت نامناسبی قراردارید، تغییر شرایط خیلی کارساز نیست. شما باید بدانید چگونه خودتان را آرام کنید و با شرایط کنار بیایید، نه اینکه خسته و ناراضی و برای فرار از یک نوع زندگی به زندگی جدیدی پناه ببرید که هیچ‌گونه شناختی هم از آن ندارید

فرار نکنید: مانند افراد ترسو فرار نکنید. اگر هنگام بروز مشکلات فرار کنید، آنها را نپذیرید و مدت‌ها بدون انجام هیچ‌کاری به سر ببرید، چه کاری از پیش برده‌اید؟ با هر اتفاقی نباید وحشت‌زده شد؛ با اولین ایراد رئیستان، کارتان را ترک نکنید. با اولین اختلاف با همسرتان او را کنار نگذارید و هنگامی که با خانواده‌تان مشکلی پیدا کردید، بیش از حد از آنها نرنجید، یا تنها به دلیل اینکه از لحاظ فکری با آنها کاملا همخوانی ندارید ترکشان نکنید.

سریع‌ تلافی نکنید: اگر کسی با شما بدرفتاری کرد، رفتار او را به دیگران تعمیم ندهید؛ مثلا اگر در ارتباط با مردی نتوانستید به نتیجه دلخواه برسید و شکست خوردید، فکر نکنید تمام مردان اینگونه‌اند یا اگر یک‌بار به کسی خوبی کردید ولی او با شما ناسپاسی کرد، برای همیشه انجام کارهای خوب را کنار نگذارید.

عجولانه رفتار نکنید: اگر از زندگی در خانواده و کنار پدرومادر خود خسته شده‌اید و از این نوع زندگی راضی نیستید، تنها برای رهایی از این محیط، ازدواج نکنید. اگر شما از لحاظ روحی در وضعیت نامناسبی قراردارید، تغییر شرایط خیلی کارساز نیست. شما باید بدانید چگونه خودتان را آرام کنید و با شرایط کنار بیایید، نه اینکه خسته و ناراضی و برای فرار از یک نوع زندگی به زندگی جدیدی پناه ببرید که هیچ‌گونه شناختی هم از آن ندارید؛ در این صورت آمادگی قبول شرایط جدید برایتان سنگین و غیرقابل تحمل می‌شود و احتمال اینکه شکست بخورید زیاد است.

 

برای کسب شادی و خوشبختی، چگونه رفتار کنیم؟

بدترین کار این است که هنگام قرار گرفتن در شرایط سخت، بیهوده نیروی خود را تلف کنید و در واقع از آن در جهت تخریب استفاده کنید. همین نیرو اگردر جهت مخرب به کار رود می‌تواند روابط اجتماعی، منابع مالی، سلامتی و سایر ساختارهای شخصیت ما را نابود کند؛

رازی که سر به مهر نیست

 

بنابراین برای جلوگیری از اتلاف این نیروی قدرتمند توجه به این موارد می‌تواند موثر باشد:

شجاعت داشته باشید: بین شجاعت عاقلانه و رفتارهای غیرمنطقی که گاه به نظر شجاعانه می‌رسند، تفکیک قائل شوید. در هر دو مورد، شخص در مقابل مشکل به وجود آمده، واکنشی از خود نشان می‌دهد اما وقتی منطقی عمل نمی‌کند و سنجیده پیش نمی‌رود، رفتار او بی‌اراده، بی‌پروا و بی‌ملاحظه خواهد بود اما هنگامی که سنجیده و از روی منطق کاری کند، هر لحظه می‌ایستد، فکر می‌کند و با تأمل و درایت پیش می‌رود، در واقع می‌توان گفت در این هنگام شخص از مغز و اندیشه خود بهره می‌برد و با مشکلات برخورد سنجیده‌ای دارد و تصمیم درستی هم می‌گیرد؛ اگر هم در هر کجای راه متوجه شد اشتباه کرده، با شجاعت تمام آن را می‌پذیرد و به خطای خود اقرار می‌کند و با شجاعت، راه دیگری را انتخاب می‌کند.

خلاقیت به خرج دهید: گاه لازم است در بعضی امور شما به تنهایی و بدون کمک دیگران کاری را انجام دهید. در این صورت بهتر است به‌طور خلاقانه شیوه‌ای منحصربه‌فرد را برای خود انتخاب کنید تا بتوانید احساس استقلال و توانمندی کنید.

متوقف نشوید: نگامی که تصمیم می‌گیرید به شیوه‌ای جدید زندگی کنید، راه بهتری را برای خود برگزینید؛ طوری که کمتر ناراحت و دلخور و عصبانی شوید. ابتدا در خود نیرویی کشف می‌کنید که بسیار قدرتمند است و با استفاده از آن می‌توانید پیشرفت کنید و به جلو گام بردارید اما فراموش نکنید که این موضوع همیشگی نیست.

ممکن است گاهی در میانه راه شوق و اشتیاق خود را کاملا از دست بدهید و چون هنوز به هدف خود نرسیده‌اید، خسته و ناامید شوید. اشکال ندارد! این کاملا طبیعی است. هنگام شروع هر راهی و عملی ساختن هر تصمیمی، دشواری‌هایی بروز می‌یابند. فراموش نکنید استقامت داشتن در این مرحله بسیار مهم است. سعی کنید در انجام هر تصمیمی و شروع هر کاری، طوری پیش بروید که در میانه راه آن‌قدر خسته و ناامید نشوید که تمام زحمات‌تان به هدر برود.

راه رسیدن به خوشبختی و شادی، رازی سر به مهر نیست. شادی، آرزویی دست‌نایافتنی نیست. شادی، گوهری نایاب نیست. کافی است نگاهی به نیمه پر لیوان بیندازید، شادی را خواهید یافت.