شاید شما هم تاکنون با افراد زیادی برخورد کرده باشید که از جمله های منفی مانند “بخشکی شانس یا لعنت به این شانس” و صدها جمله منفی دیگر که پایانی ندارند در اتفاقات روزانه استفاده کرده باشند. آیا دقت کرده اید که ذهن بسیاری از مردم در برابر مسائل به صورت پیش فرض در حالت نا امیدی تنظیم شده است. بسیاری از مردم در انتخاب هایی که دارند گزینه هایی را انتخاب می کنند که حالت آگاهانه ندارد و علت آن هم این است که از کودکی تحت تاثیر محیط به یک قالب فکری ثابت عادت کرده اند. برای مثال، در اتفاقات به ظاهر ناخوشایندی که در زندگی پیش می آید بسیاری از مردم خود را بدشانس می خوانند در واقع شخص بین دو انتخاب یعنی خوش شانسی و بد شانسی گزینه نامناسب را انتخاب میکند و تکرار مکرر بدشانسی، در ذهن او تبدیل به یک باور می شود. براستی اگر در هر اتفاقی قبل از اینکه خود را بدشانس بدانیم، لحظه ای تامل کنیم و مدتی به جنبه های مختلف موضوع دقت داشته باشیم نکات مثبتی بر ما آشکار خواهد شد که راه حل بسیاری از مشکلاتمان هستند و چه زیباست آنگاه خود را خوش شانس بخوانیم. پی بردن به این نکات در هر اتفاقی، باور خوش شانس بودن را در ذهن استوار می کند و این باور، خوش شانسی را به زندگیتان فرا می خواند خوش بختی و سعادت به دنبال کسی می رود که از ته قلب به وجودش باور دارد.
در واقع در هر اتفاق سخت و ناخوشایندی نکات بسیار ارزنده ای پنهان است که شخص به علت پندار اشتباهی که در ذهنش شکل گرفته از درک نمودن آنها عاجز می باشد. از دوران کودکی به ما یاد نداده اند که ظاهر ناخوشایند اتفاقات یک روی سکه است و روی دیگر آن را باید عاقلانه دریافت، این بُعد ماجرا حاوی نکات مفیدی است که می تواند راه حل بسیاری از کمبودهای زندگی باشد چه خوب است یاد بگیریم که هر اتفاقی هر چند ناخوشایند را در جهت خودسازی به کار بگیریم. در واقع می توانیم با جهت دادن به اتفاقات، مسیر تعالی خود را تسریع کنیم نه اینکه اجازه دهیم اتفاقات روزمره ما را از مسیر اهدافمان خارج کنند. جالب است در اینجا اتفاقات ناخوشایند را با چند مکانیسم فیزیولوژیک بدن مقایسه نمایم. همه شما احتمالا در خواب کابوس دیده اید و یا دچار بختک شده اید، شاید در ظاهر این خوابها اتفاقی باشند ولی اخیرا محققان پی برده اند که وقتی یکی از اندام های بدن در خواب دچار نارسایی می شود فرد باید بیدار شود تا اختلال پیش آمده رفع شود، به نظر شما بدن چگونه این کار را انجام می دهد؟ بله، با استفاده از یک کابوس شما را از خواب بیدار می کند. آیا با روئیاهای شیرین می تواند ما را از خواب بیدار کند؟ خیر. اکنون شما با دانستن این مطلب به جای اینکه از خوابتان گلایه کنید می دانید که یکی از اندامهای شما از خطری بالقوه در امان مانده است و برای این موضوع قدردان کابوسی هستید که شما را بیدار نموده است و این همان بُعد دور از ذهن اتفاقات است.
یکی دیگر از مکانیسم های فیزیولوژیک که در بدن وجود دارد مکانیسم درد است، وقتی که جایی از بدن دچار اختلال می شود بدن سعی دارد با ایجاد حس درد، شخص را نسبت به اختلال پیش آمده آگاه نماید تا مشکل پیش آمده را مرتفع سازد و از بیماری های بعدی جلوگیری نماید.
اتفاقات ناخوشایند هم ممکن است فرد را به نقص و یا کمبودی در زندگی آگاه کنند و او را برای یافتن راه حلی برای جلوگیری از اتفاقات ناگوار بعدی ترغیب کنند. اگر بدانید که اتفاقات ناخوشایند، کابوس و درد سازوکارهایی هستند که می توان از آنها در جهت بهبود کیفیت زندگی استفاده کرد دیگر در هر اتفاقی شروع به شکوه و گلایه نخواهید کرد، بلکه با تامل بیشتر و دقت نمودن به جنبه های مختلف آن، پیام های مناسبی دریافت می کنید که می توانند شما را از نظر ذهنی یک پله بالاتر ببرند.