ذهن انسان حالت ذرهبین دارد؛ اگر فردی بر مشکلات و جنبههای منفی زندگی متمرکز شود، این مشکلات و کاستیها آن قدر در نظر فرد بزرگ جلوه میکنند که او زندگی خود را در سیاهی تعمیمیافته میبیند؛ اما اگر ذهن و توجه انسان بر جنبههای خوشایند، رضایتبخش، موفقیتها، زیباییها، امکانات و فرصتها متمرکز شود، رضایت و شادمانی را در زندگی خود احساس میکند.
در این تفسیر، خوشبینی و بدبینی با مسأله توجه گزینشی ارتباط پیدا میکند. توجه گزینشی به این واقعیت اشاره دارد که انسان در یک لحظه از زمان، با محرکها، تفسیرها، اطلاعات، افکار و احساسات زیادی سروکار دارد، ولی از آنجا که ظرفیت پردازش در انسان محدود است و نمیتواند به همة این محرکها در یک زمان توجه کند، بلکه باید از بین آنها موردی را گزینش کند. بر اساس این گزینش است که افراد خوشبین و بدبین از یکدیگر متفاوت میشوند. هنگامی که انسان در امور خویش و در زندگی خود بدبین می شود نسبت به نعمات الهی هم بدبین شده و منفی بافی و بدبینی عادت او می شود بعضی بیماری های اخلاقی در انسان ها وجود دارد که به واسطه همین نگرش منفی بروز پیدا کرده و سعادت دنیا و آخرت انسان را متزلزل می کند. لذا در این مجال برآنیم که چند مورد از بیماری های اخلاقی را نام ببریم و یکی از راههای درمانی آن را که از مسیر نگرش مثبت و حسن ظن می گذرد را بیان کنیم.( بررسی رابطه بین خوشبینی سرشتی و خوشبینی از دیدگاه اسلام با رضایتمندی از زندگی / نجیبالله نوری/ ناصر سقای بیریا)
آزمندی و حرص
پیدایش حرص در بین انسانها به دلیل بدگمانی نسبت به روزی دهی و رزاقیت خداوند عزّوجل است.
امام علی (علیه السلام) میفرماید:
«ِ فَإِنَّ الْبُخْلَ وَ الْجُبْنَ وَ الْحِرْصَ غَرَائِزُ شَتَّى یَجْمَعُهَا سُوءُ الظَّنِّ بِاللَّه»
(مکاتیب الأئمة علیهم السلام، ج1، ص481)
بخل و ترس و آز سرشت هایى جدا جداست که فراهم آورنده آنها بدگمانى به خداست.
افراد بدبین بیشترین نقش را در گسترش افکار مسموم، ناامیدکننده و دلسردکننده دارند؛ همانگونه که روی کاستیها، معایب و بدیها توجه دارند، آنها را مطرح نموده و مکرر بازگو میکنند و با افراد مختلف در میان میگذارند و از این طریق بدبینی به امور گوناگون را نشر میدهند و موجب گسترش بدبینی در جامعه میشوند
و کسیکه به روزیرسانی پروردگار که دارنده همه صفات کمال است بدگمان باشد، به بندگان ناتوان نیز بدگمان خواهد بود. در این نگرش، تعامل و همبستگی او با دیگران به واگرایی و ارتباطی ناهنجار خواهد انجامید، چنان که او بر اساس این گمان ناروا، به زیر دستان و ناتوانان کمک مالی نخواهد کرد، زیرا بیم آن دارد که دچار تنگدستی شود؛ ایثار و از خود گذشتن به پندار او بیارزش میشود و در نتیجه روح تعاون و کمک به ازپاافتادگان جای خود را به اهمال و سنگدلی، حرص و ... میدهد و بر اساس ارتباط شبکهوار گناهان، بسیاری از ارزشهای اجتماعی در پای حرص برخاسته از بدگمانی قربانی میشود.
غیبت
هنگامیکه انسانها توانمندی نگرش مثبت به یکدیگر را در خود پرورش دهند از مبتلا شدن به غیبت که یکی از رذائل اخلاقی است و در زمره گناهان کبیره نیز محسوب میشود در امان میماند. بدگمانی مقدمهای است که انسان بدگمان را ناخودآگاه به ارتکاب امور ناپسند از جمله غیبت میکشاند. شاید به همین دلیل است که خداوند متعال در قرآن کریم پرهیز از بدگمانی را بر تجسس و غیبت مقدم کرد. زیرا انسان در مرحله اول سوء ظن پیدا میکند، سپس برای اثبات و احراز آن به غیبت مبتلا میشود.
هنگامیکه انسانها توانمندی نگرش مثبت به یکدیگر را در خود پرورش دهند از مبتلا شدن به غیبت که یکی از رذائل اخلاقی است و در زمره گناهان کبیره نیز محسوب میشود در امان میماند. بدگمانی مقدمهای است که انسان بدگمان را ناخودآگاه به ارتکاب امور ناپسند از جمله غیبت میکشاند
(یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا اجْتَنِبُوا کَثیراً مِنَ الظَّنِّ إِنَّ بَعْضَ الظَّنِّ إِثْمٌ وَ لا تَجَسَّسُوا وَ لا یَغْتَبْ بَعْضُکُمْ بَعْضا).
حجرات/ 12؛ ترجمه: اى کسانىکه ایمان آوردهاید، از بسیارى از گمانها بپرهیزید که پارهاى از گمانها گناه است، و جاسوسى مکنید، و بعضى از شما غیبت بعضى نکند.
بنابراین نتیجه حُسن ظن وارد نشدن در بسیاری از گناهان است. از این رو امام علی (علیه السلام) آن را باعث سلامت دین دانسته و فرمودهاند:
«حُسْنُ الظَّنِّ رَاحَةُ الْقَلْبِ وَ سَلَامَةُ الدِّینِ» ؛ (غررالحکم و دررالکلم، ج 344)
و سوء ظن را فسادگر امور و برانگیزاننده بر شرور معرفی کرده و فرمودهاند:
«سُوءُ الظَّنِّ یُفْسِدُ الْأُمُورَ وَ یَبْعَثُ عَلَى الشُّرُورِ». (شرح آقا جمال خوانسارى ج 7، ص 227)امام علی (علیه السلام) رابطهای تنگاتنگ بین غیبت از دیگران و بدبینی به آنها میدانند و میفرماید:
«من کثرت ریبته کثرت غیبته» (همان، ج 5، ص 226)
افراد بدبین بیشترین نقش را در گسترش افکار مسموم، ناامیدکننده و دلسردکننده دارند؛ همانگونه که روی کاستیها، معایب و بدیها توجه دارند، آنها را مطرح نموده و مکرر بازگو میکنند و با افراد مختلف در میان میگذارند و از این طریق بدبینی به امور گوناگون را نشر میدهند و موجب گسترش بدبینی در جامعه میشوند.لذا در دین اسلام به افراد دستور داده است، همواره حٌسن ظن داشته باشند تا هر سخنی را به زبان نیاورند و با تأمّل و تدبّر سخن بگویند.