زندگی سراسر نور حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها به عنوان سیده نساء العالمین بهترین الگو و اسوه برای همه انسان های عالم است. امام حسن عسگری می فرماید: ما حجت های الهی بر بندگان خداهستیم و جده ما فاطمه حجت خدا بر ماست.[1]
به چند نمونه از سیره عملی آن حضرت اشاره می کنم:
عبادت فاطمی
عبادت و بندگی فطرت انسان است و انسان اگر خدا را بشناسد و بداند که برای اوخدایی عظیم است خود را موظف به بندگی او می کند. فاطمه زهرا سلام الله علیها اینگونه بود. در روایت آمده است که: در این امت عبادت کننده تر از فاطمه کسی نبود او همواره به عبادت بر می خاست تا اینکه قدم هایش ورم می کرد.[2] به این روایت جالب از امام صادق علیه السلام توجه نمایید که درپاسخ به این سوال که چرا فاطمه را زهرا نامیدند؟ می فرماید: براى اینکه هر گاه فاطمه در محراب عبادت می ایستاد و به عبادت مشغول می شد نور او براى اهل آسمان می درخشید همان طور که ستارگان براى اهل زمین می درخشند.[3]
صداقت فاطمی
یکی از صفات برجسته انسان صداقت وراستگویی است، که از فضائل اخلاق شمرده می شود. وقرآن کریم هم سفارش می کند که با راستگویان باشید. کونوامع الصادقین[4] نمونه صادقان و راستگویان فاطمه زهرا سلام الله علیهاست. عایشه همسر پیامبر که با فاطمه زهرا سلام الله علیها عداوت ودشمنی داشت این گونه بیان می کند که: من هیچ کس را ندیدم که از نظر سخن گفتن و نقل حدیث، شبیه تر از فاطمه علیها السّلام به رسول خدا صلّى اللَّه علیه و آله و سلّم باشد. هر گاه فاطمه علیها السّلام به حضور پیامبر می آمد رسول خدا صلّى اللَّه علیه و آله و سلّم به وى خوشامد می گفت، و دستان فاطمه را بوسیده، او را در جاى خود می نشانید. و من احدی را ندیدیم که در صدق لهجه به پایه فاطمه برسد مگر آن کسی که سبب ولدت فاطمه است یعنی رسول خدا صلی الله عله وآله)[5]
آری فاطمه اصدق و صادق بود و تا جایی که عایشه لب به چنین سخنی می گشاید. الفَضلُ ما شَهِدَ بِه الاَعداء.
حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها به هنگام وصیت به همسر خود امیرمومنان علیه السلام می فرماید: ای پسر عمویم! تو هرگز مرا دروغگو و خیانت پیشه نیافتی و می دانی که در سراسر زندگی مشترکمان نسبت به تو نافرمانی نکرده ام.
خانه داری و تقسیم کار فاطمی
زندگی مشترک باید بر اساس محبت و همکاری اداره شود تا کانون خانواده، محل صفا و صمیمت باشد و اینکه افرادی می خواهند نهاد خانواده حقوقی اداره شود کار شایسته ای نیست وبر نهاد خانواده تاثیر منفی دارد. اکنون، تفاهم وهمکاری را در زندگی پر افتخار فاطمه زهرا سلام الله علیها با حضرت علی علیه السلام مشاهده نمایید:
امام صادق علیه السلام از پدرش نقل می کند که حضرت على و فاطمه علیهما السّلام از رسول خدا صلّى اللَّه علیه و آله و سلّم تقاضا کردند که آن حضرت کارهاى خانه و بیرون خانه را بین آنها تقسیم نماید. پیامبر انجام کارهاى داخل خانه را به عهده فاطمه نهاد و امور خارج از منزل را به عهده على علیه السّلام گذاشت. امام باقر علیه السّلام مىگوید: فاطمه علیها السّلام می گفت: هیچ کس جز خداوند نمی داند که من چقدر خوشحال شدم از اینکه رسول خدا صلّى اللَّه علیه و آله و سلّم کارهاى بیرون از خانه را به عهده من قرار نداد و مرا از مراوده با مردان نجات داد.[7]
حجاب فاطمی
بانوی بزرگوار اسلام که مجسمه حجب و حیا، عفت و پاکدامنى و صدها خصلت خوب انسانى بوده است و در گفتار و رفتار بهترین الگوی برای زنان عالم است. بانویی که نزدیکترین ترین حالت زن به خدا را زمانی می داند که در دورن خانه باشد. در روایتی داریم که پیامبر سؤال فرمود: در چه هنگامى زن به خداوند نزدیکتر است؟ولى اصحاب پیامبر نتوانستند به این سؤال وى پاسخ بگویند؛ هنگامى که این سؤال به فاطمه سلام الله علیها عرضه شد، گفت: هنگامى زن به خداوند نزدیکتر است که در کنج خانه اش قرار داشته و از اختلاط با نامحرمان به دور باشد.چون این پاسخ به گوش رسول خدا رسید فرمود: همانا فاطمه پاره اى از وجود من است.[8] و همچنین این بانوی عظیم الشان در پاسخ به پرسش رسول خدا صلّى اللَّه علیه و آله و سلّم وقتی که سوال می کند چه چیزى براى زن بهتر و نیکوتر است؟می فرماید: اینکه او مردى را نبیند، و مردى نیز او را نبیند.[9] حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها در عمل نیز نمونه کامل عفاف و حجاب است. وقتی به فاطمه خبر می رسد که ابوبکر یکسره بر منع فاطمه از فدک مصمم است، حضور همراه با عفاف و حجاب و خطبه شورانگیز حضرت زهرا یک نمونه روشن بر مدعای ماست. وقتى أبو بکر و عمر براى منع حضرت زهرا علیها السّلام از فدک همدست شدند و آن حضرت با خبر شد، مقنعه بر سر کشیده و پارچهاى بر سر انداخته و با چند تن از اطرافیان و زنان قوم خود به سوى مجلس أبو بکر حرکت فرمود، جامه های او به طوری بلند بود که گاهی زیر قدم زهرا قرار می گرفت و با کمال طمأنینه و آرامش و همچون رسول خدا صلّى اللَّه علیه و آله راه می رفت، چون وارد مسجد شد أبو بکر با گروهى از جماعت مهاجر و انصار نشسته بودند. حضرت صدیقه کبری دستور داد بین او و مردم پرده ای بیاویزند، پس پرده اى زدند، و آن حضرت در پشت آن پرده جلوس فرمود، سپس آن حضرت آه دردناکی از دل سوزان خود کشید و همه مجلس به گریه و ناله افتاده و یکپارچه اندوه و عزا شد، سپس آن حضرت اندکى صبر نمود تا مجلس آرام گشت سپس خطبه را آغاز فرمود...[10]
[1] - اطیب البیان ج13 ص33
[2] - مناقب ابن شهر آشوب ج 3 ص 341
[3] - معانی الأخبار-ترجمه محمدى، ج1، ص: 147
[4] - توبه، 119
[5] - بحار الأنوار الجامعة ، ج43،ص 68
[6] - بحار الأنوار الجامعة ، ج43، ص: 191
[7] - وسائل الشیعة ج : 20 ص : 172 ،بَابُ اسْتِحْبَابِ خِدْمَةِ الْمَرْأَةِ زَوْجَهَا فِی الْبَیْتِ حدیث 89
[8] - بحار الأنوار، ج43، ص: 92
[9] - بحار الأنوار، ج43، ص: 84
[10] - ر.ک. بحار الأنوار ، ج29، ص: 216